البته مواردی مثل ساماندهی بنگاههای کوچک فعال و نیمهفعال و همچنین مسائلی مثل برندسازی و توسعه و تقویت برند همچنان جزو این مسائل قرار دارند!»
کارشناسان معتقدند نبود مراوده تجاری با کشورهای همسایه موجب کمرونق شدن صنعت غذایی در خراسان رضوی شده است تا جایی که بسیاری از کارخانهها در حال حاضر فقط با نصف ظرفیت تولید در حال کار هستند. اینکه به جز کمبود آب چه عوامل دیگری باعث و بانی وضعیت نهچندان مطلوب صنعت غذایی در خراسان هستند، موضوعی بود که در یک میزگرد با کارشناسان این حوزه به پرسش گذاشتیم.
در این نشست احسان اژدری مدیر واحد نمونه سال ۱۴۰۰، دکتر محمد استادی رئیس انجمن صنایع غذایی خراسان رضوی، محمدرضا رادفر رئیس اداره صنایع غیرفلزی سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان، خانم علیزاده کارشناس صنایع غذایی صمت خراسان و مجید رضایی مدیر صنایع سازمان جهاد کشاورزی استان حضور داشتند.
صنعتیها مصرف بیرویه آب در کشاورزی را دلیل بیآبی فعلی میدانند و کشاورزها انگشت اتهام را به سوی صنعت و رانت صنایع آببر میگیرند! و اینگونه عنوان میکنند که: «یکی از مسائل جدی که صنعت غذا مرتبط با آن است به آب برمیگردد. این محدودیت موجب شد مواد اولیه برای کارخانهها تولید نشود. سطح زیرکشت و راندمان برداشت کم و این موجب ممنوعیت برداشت شد. این ممنوعیتها سبب شد حتی در کشتهایی مثل گندم و محصولات اصلی هم افت کنیم» جدا از این دو نگاه، در اینکه آب تعیینکننده زیست آینده ما در خراسان است بر کسی پوشیده نیست. با طرح این پرسش؛ اندیشکده مسئله در نظر دارد چالشهای صنایع غذایی را جزئیتر و موشکافانهتر در نشستهای بعدی بررسی کند. پاسخ به اینکه «ظرفیت صنعت غذا در استان خراسان رضوی چطور است و چگونه میشود از این ظرفیت استفاده بهتری کرد؟» به ما و شما کمک میکند که درک بهتری از وضعیت فعلی داشته باشیم؛ آنچه در ادامه میخوانید پاسخ به این پرسش است.
صنعت غذا میشناسند. در یک بررسی اجمالی میخواهیم بدانیم در شرایط فعلی وضعیت این صنعت در خراسان چگونه است؟
استادی/ صنعت غذا به نوعی صنعت پاییندست کشاورزی، باغداری و دامداری است. کشاورزی در استان خراسان سابقه طولانی دارد و به همین واسطه صنعت غذای خراسان هم یکی از پرسابقهترینها در کشور است. در بخشی دیگر، صنایع تبدیلی هم به همین واسطه رشد کردهاند. با احتساب این وضعیت، محصولات کشاورزی در برخی اقلام دارای جایگاه مناسب در کشورند؛ جو و پنبه اول، چغندر دوم، گوجه سوم، هندوانه چهارم و خربزه اول است.
علیزاده/ البته آمار دقیقتر وضعیت استان در صنعت غذا را میتوان اینگونه گفت:براساس آخرین آماری که داریم ۷۰۵فقره پروانه بهرهبرداری در صنعت غذا با سرمایهگذاری ۲۵هزار و۷۳۶میلیارد ریال و اشتغال ۳۹هزار و۴۷۲نفر صادر شده است.
اگر این پروانهها را نسبت به سایر صنایع در نظر بگیریم؛ ۱۳درصد تعداد، ۶/۶درصد سرمایهگذاری و ۱۹/۳درصد اشتغال را شامل میشود. پروانههای تأسیس از نظر رتبه اشتغال در صنعت غذا نخستین رتبه و در زمینه سرمایهگذاری رتبه سوم را دارند.
تولید نوشابههای غیرالکلی بالاترین سطح از سرمایهگذاری را دارد و سپس کمپوت و کنسرو و... .
همچنین ۳۸۵فقره در صنعت غذا جواز تأسیس داریم که ۳۳هزارو ۹۲۸میلیارد ریال میزان سرمایهگذاری و اشتغال ۹هزارو ۸۰۹نفر را فراهم خواهد کرد. این آمار ۱۲درصد تعداد، ۳درصد سرمایهگذاری و ۹/۵درصد اشتغال در صنعت را شامل خواهد شد.
همیشه وقتی حرف از چالشهای یک صنعت میشود، پای تحقیق و پژوهشهای دانشگاهی به میان میآید که در مطالعاتی مواردی را بهعنوان چالش مطرح میکنند. با این حال چالشهای یک صنعت از زبان کارشناسان میانی و دستاندرکاران شاید به واقعیت نزدیکتر باشد! اینکه صنعت غذا در خراسان رضوی چه چالشهایی دارد شاید بتواند ماجرا را برای ما روشنتر کند! آیا بهطور مستقل بررسی شده که ببینیم مهمترین مسائل صنایع غذایی در خراسان چیست؟
علیزاده/ بهصورت مجزا خیر ولی «نوسازی و بهسازی خطوط تولید» جزو مهمترین مسائلی هستند که صنعت غذا با آنها درگیر است. البته مواردی مثل ساماندهی بنگاههای کوچک فعال و نیمهفعال و همچنین مسائلی مثل برندسازی و توسعه و تقویت برند همچنان جزو این مسائل قرار دارند!
استادی/ صنعت غذا خصوصیترین بخش صنعت در استان است. اما مثلاً صنایع خودرو خصولتی بهحساب میآید. ماشینآلات بخش غذایی مربوط به دهههای پیش است چون بخش خصوصی بوده، سرمایه نوسازی نداشتهاند. اینها همه منجر به این شده که شما نتوانید در صنعت غذا آنطور که باید و شاید به «نوسازی» برسید.
رضایی / یکی از مسائل ما در صنعت غذایی استان این است که بیش از ظرفیت پروانه صادر شده و در پنج صنعت این اتفاق افتاده است. مثلاً در اوج تولید گوجه ما ۸۰۰هزار تن تولید داشتیم که اگر آمار تازهخوری را کم کنیم حدود ۵۰۰هزار تن میماند. در صورتی که ظرفیت تولید رب کارخانهها ۲میلیون و ۴۰۰هزار تن است، این موجب میشود کارخانه با ظرفیت کامل کار نکند.
۱۳۶ کارخانه لبنی داریم با تولید یک میلیون و ۱۶۲هزار تن در سال، در حالی که ظرفیت کارخانهها ۲/۶ میلیون تن است. البته در یک شیفت کاری این آمار را داریم که نشان میدهد کارخانهها با ظرفیت کامل کار نمیکنند.
مسئله دیگر اینکه؛ عمدتاً کارخانههای مشهد را درحوالی مشهد سرمایهگذاری کردهاند. یعنی صنعت غذا براساس مزیت نسبی شهرستانها رشد پیدا نکرده است. بهطور مثال نیاز داریم صنایع فراوری انار در مکانهای تولید انار باشد در صورتی که اینگونه نیست.
علت این پراکندگی و عدم تمرکز به چه چیز برمیگردد؟
رادفر/ قانون میگوید ما نمیتوانیم از تقاضای سرمایهگذار مبنی بر اینکه در چه صنعتی و در کجا باشد، جلوگیری کنیم. حتی ما نمیتوانیم اجازه ندهیم! تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که برای صنایع اشباع شده، کمک و تسهیلات ندهیم.
تسهیلات امسال براساس دو عنوان بازسازی و نوسازی و سرمایه در گردش میتوانند تخصیص یابند. خیلیها نمیتوانند تسهیلات دریافت کنند چون محل همان واحد به وثیقه بانک گرفته نمیشود. برای صنایع اشباع تسهیلات نمیدهند و بقیه هم که مشکل وثیقه دارند. از این ۵۰۰ جوازی که صادر کردیم حدود ۱۳۴تا بیش از ۶۰درصد پیشرفت دارند و بقیه کمتر از ۶۰درصد. حدود ۲۳۰تا هم بین ۵۰ تا ۶۰درصد پیشرفت دارند؛ کار کردهاند ولی بر اثر تورم و... ناتمام مانده است.
آیا نمیتوانیم پراکندگی واحدهای تولیدی صنایع غذایی را سامان دهیم؟
استادی/ شاید درست نباشد که ما جلو مجوز را بگیریم اما میتوانیم برای کنترل صنعت به سرمایهگذار بگوییم ما امتیازات بعدی شامل وام و تسهیلات را به تو نمیدهیم و با اختیار خودت این کار را انجام بده. در مواد لبنی پنج برابر ظرفیت استان، ظرفیت تولید داریم. یک زمانی صنعت غذای استان به خاطر دسترسی به بازار آسیای میانه خیلی کار کرده است. در حال حاضر ما دسترسیمان به بازارهای آسیایی محدود شده است. در واقع قسمتی از وضعیت فعلی بازار صنعت غذا در استان، بهخاطر معطل ماندن بازارهای آسیای میانه است.
بخشی از ایرادهای صنایع غذایی در بازار جهانی گران بودن تولید است. برای غلبه بر این ایراد، «زنجیره ارزش» را پیشنهاد میدهند. ما در خراسان برای پیشبرد این راهکار چه کردهایم؟
رضایی / درحال حاضر برای هشت زنجیره ارزش پروانه صادر کردیم؛ هفت تا در حوزه تخممرغ و یکی در حوزه گوشت. رب و سیبزمینی را هم شروع کردهایم. تقریباً در تمام محصولات غذایی ما این ظرفیت را داریم که زنجیره تشکیل دهیم.
این زنجیره ارزش سبب کاهش قیمت تولید شده یا در نهایت موجب سود بیشتر تولیدکننده شده است؟
رضایی/ در مجموع سبب سود تولیدکننده شده و موجب میشود تولیدکننده بتواند شرایط بهتری را برای خط تولید مهیا کند.
استادی/ البته قیمت تکلیفی آنقدر پایین است که نگه داشتن روی همان قیمت هم کار سختی است. هر چیزی که سبب شود هزینه تمامشده و هزینه فروش بیشتر شود به نفع مملکت است چون قیمت محصول را پایین میآورد و مصرفکننده منتفع میشود و یا درآمد تولیدکننده را بالا میبرد و سبب سرمایهگذاری و اشتغال بیشتر میشود.
درباره چالشها حرف زدیم اما میخواهم بدانم آیا چالشهای صنعت غذا برمیگردد به حوزه تسهیلات و مجوزها و... یا در عرصه سیاستگذاری هم شاهد بدسلیقگیها هستیم. درواقع یک تولیدکننده در چند جبهه باید بجنگد؟
اژدری/ سیاستهایی که در ردههای کشوری مطرح میشود وقتی به استانها میرسد رنگ میبازد. هر دستگاه و سازمانی ساز خودش را میزند و حمایتها در آن مقیاسی که در رسانهها عنوان میشود نیست. با اینکه پژوهشکده صنایع غذایی قوی در استان داریم، اما حمایتهای پژوهشی از صنایع و ارتباط بین صنعت و دانشگاه شکل نگرفته است؛ دانشجوهای دکترا کار خودشان را انجام میدهند در حالی که مشکل صنعت چیز دیگری است. در حوزه سیاستگذاریها همین ارزشافزوده که اجرا خواهد شد اثرش بر تولیدکننده خیلی زیاد است یا مثلاً افزایش قیمت گاز به پنج برابر. حتی تمام فاکتورهای خرید به دلیل نوسانهای قیمتها ۴۸ ساعت و ۲۴ ساعت است. با تمام این نوسانها، تولیدکنندگان خُرد مجبورند کار و کاسبیشان را جمع کنند. بانکها یکدست نیستند؛ یکی خوب عمل میکند و دیگری بد. هنوز آن ارتباط مفید بین نهادها و تولیدکنندهها شکل نگرفته است. هنوز بانکها ۲۷درصد سودشان را میگیرند و هنوز محیط زیست جریمه میکند.
استادی/ با هر معیاری که حساب کنید صنعت غذای استان افت کرده است. سیاستها در دست استانها نیست. باید چه کنیم؟ نظر من این است که برویم به سمت صنایع کمتر آببر. کشاورز را تشویق کنیم به سمت کشاورزی محصولاتی که مصرف آب کمی دارند. کشاورزی را به هر سمتی ببریم، صنعت خودش را وفق خواهد داد.
اژدری/ یکی از مسائل جدی که صنعت غذا مرتبط با آن است به آب برمیگردد. این محدودیت موجب شد مواد اولیه برای کارخانهها تولید نشود. سطح زیرکشت و راندمان برداشت کم و این موجب ممنوعیت برداشت شد. این ممنوعیتها سبب شد حتی در کشتهایی مثل گندم و محصولات اصلی هم افت کنیم. در زمینه بهرهوری باید کار شود. برداشت ما نصف برداشت جهانی و مصرف آب دو برابر است. وظیفه جهاد کشاورزی است که مزیتها را احصا کند.
یعنی تا الان مزیت نسبی ما در کشاورزی خراسان شناسایی نشده است؟
رضایی/ خیر انجام نشده است. حتی این کار را چند نفر از دانشجویان دکترا میتوانند انجام دهند ولی متأسفانه انجام نشده است. آمایش سرزمینی در زمینه کشاورزی نداریم. اصلاً یکی از دلایلی که رشد نامتوازن انجام شده، نبود همین سند آمایشی است.
بسیاری از موضوعات مثل همین قوانین و... وجود دارد که سازمانهای استانی را از اعمال نظر و راهبرد خلع ید میکند. فکر میکنم خودمان موجب شدیم روی مجوزها و... نتوانیم نظر خودمان را بر مبنای نیازهای استانی متمرکز کنیم!
رادفر/ البته طرف دیگر ماجرا را هم باید دید؛ به محض اینکه بخواهیم در ارائه مجوزها اعمال نظر کنیم، خرید و فروش مجوزها جاری میشود. اما در مجموع اگر کسی بیاید و بخواهد در یک صنعت سرمایهگذاری کند ما نمیتوانیم مانع او شویم. برخی دستورالعملها را ما در استان تسهیل میکنیم و برخی دیگر نمیشود. همین الان هم خیلی از کارها را به تشکلها سپردیم. اصلاً صدور جواز تأسیس به دست تشکلها انجام میشود، خانه صنعت و معدن این کار را انجام میدهد. این مدل هم از خراسان شروع و الگوسازی شد.
برفرض اینکه اگر بخواهیم با دید کارشناسی به سیاستگذار کلان پیشنهاد بدهیم برای الگوی کشاورزی و محصولات غذایی، چه پیشنهاد و محصولی میتواند صورت پذیرد؟
رضایی / پیشنهادهای ما براساس مزیت نسبی است و حرف برای گفتن داریم. مثل زعفران. انار، انگور و پسته مزیت ما بوده است. شاید بد نباشد اختیارات استانداران افزایش پیدا کند.
استادی/ جهاد کشاورزی یک بخش تحقیقاتی خیلی مفصل دارد که اگر بررسیهایشان را اعلام کنند متوجه خواهیم شد که مزیتهای نسبی استان در زمینه غذا و محصولات کشاورزی چیست؟ اگر آمایش سرزمینی نداریم اما کارهای مختلفی انجام شده که متأسفانه کسی آنها را جمعآوری نکرده است.
نظر شما